English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6879 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
high relief U نقش تمام برجسته
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
alto-rilievo U [ویژگی های نقش برجسته ای که در آن شکل ها به اندازه ای بیش از نصف ضخامت خود برجسته اند.]
perspective spatial model U مدل برجسته زمین زیر برجسته بین
embossing U طرح برجسته [برجسته کردن زمینه فرش]
embossment U نقوش برجسته برجسته کاری
salience U نکته برجسته موضوع برجسته
bas relif U حجاری ونقوش برجسته برجسته
saliency U نکته برجسته موضوع برجسته
supereminent U برجسته فوق العاده برجسته
stereoscope U جهان نما دوربین یا عینک برجسته نما مبحث اشکال برجسته
stereograph U نوشته یاتصویر برجسته نما برجسته نما کردن
repousse U برجسته نمایاحکاکی برجسته
anaglyph U عکس رنگی برجسته بینی تجزیه رنگ عکس در برجسته بینی
beta software U نرم افزاری که هنوز تمام آزمایش ها رویش تمام نشده و ممکن است هنوز مشکل داشته باشد
terminate U تمام شدن تمام کردن
terminates U تمام شدن تمام کردن
terminated U تمام شدن تمام کردن
adobe type manager U استاندارد برای نوشتارهایی که اندازه شان قابل تغییر است که توسط System Apple و Windows Microsoft برای تقریبا تمام اندازه ها و قابل چاپ روی تمام چاپگرها ایجاد شده است
raster U سیستم اسکن کردن تمام صفحه نمایش CRT تمام صفحه , پیش نمایش CRT با یک اشعه تصویر با حرکت افقی روی آن و حرکت به پایین در انتهای هر خط
lapped U یک دور کامل زمین اسبدوانی تمام کردن یک دور اسبدوانی رسیدن به اسب جلویی تمام کردن یک دور
lap U یک دور کامل زمین اسبدوانی تمام کردن یک دور اسبدوانی رسیدن به اسب جلویی تمام کردن یک دور
beneficial occupancy U اشغال ساختمان نیمه تمام استفاده از ساختمان نیمه تمام
relievo U برجسته
outstanding U برجسته
outstandingly U برجسته
par excellence U برجسته
relief emboss U برجسته
pre eminent U برجسته
illustrious U برجسته
overriding U برجسته
rilievo U برجسته
starring U برجسته
in relief U برجسته
staring U برجسته
pre-eminent U برجسته
striking U برجسته
strikingly U برجسته
crowned U برجسته
illustrated U برجسته
kenspeckle U برجسته
laureate U برجسته
eminent U برجسته
of d. U برجسته
masterwork U برجسته
conspicuous U برجسته
illustrous U برجسته
distinguished U برجسته
convex U برجسته
ridged U برجسته
prime U برجسته
primed U برجسته
prominent U برجسته
torose U برجسته
dominant U برجسته
mainlining U برجسته
mainlines U برجسته
mainlined U برجسته
mainline U برجسته
predominant U برجسته
primes U برجسته
stereometric U برجسته
raised U برجسته
cordon bleu U برجسته
salient U برجسته
stereometric U خط برجسته
noted U برجسته
prosilient U برجسته
full track U تمام شنی خودرو تمام شنی
panoramas U تمام نما اینه تمام نما
panorama U تمام نما اینه تمام نما
emboss U برجسته کردن
saleintiant U برجسته چشمگیر
egregious U برجسته نمایان
bossed U ارباب برجسته
front face U سطح برجسته
laureatel U شاعر برجسته
drop shadow U سایه برجسته
boss U ارباب برجسته
feat U کار برجسته
feats U کار برجسته
swells U برجسته شیک
swelled U برجسته شیک
fash butt welding U جوش برجسته
bosses U ارباب برجسته
embossed U برجسته شده
stereoscopics U برجسته نمایی
stucco relief U گچبریهای برجسته
distinguished U برجسته مهم
exaggerated stereoscopy U برجسته بین
swell U برجسته شیک
acrography U گچ کاری برجسته
magnific U معروف برجسته
cordon bleu U آدم برجسته
raised shoulder U شانه برجسته
alto relievo U برجسته بلند
eminently U بطور برجسته
raised figure طرح برجسته
piece de resistance U فقره برجسته
to put forward U برجسته نمودارکردن
relief map U نقشه برجسته
to stand out U برجسته بودن
bas relif U نقش کم برجسته
topographic map U نقشه برجسته
milestones U مرحله برجسته
milestone U مرحله برجسته
anaglyph U تزئینات برجسته
relievo U برجسته کاری
palmy U برجسته کامیاب
saleint U برجسته چشمگیر
basso relief U برجسته کوتاه
projection welding U جوش برجسته
mezzo rillievo U نیم برجسته
notbility U شخص برجسته
relief emboss U نقشه برجسته
premiers U هنرپیشه برجسته
topography U برجسته نگاری
premier U هنرپیشه برجسته
tyupical U نوبهای برجسته
contour map U نقشه برجسته
contour U نقشه برجسته
to make one's mark U برجسته شدن
anaglyph U حجاری برجسته
illustriously U برجسته وار
bas relif U نقوش برجسته
bas-relief U برجسته کاری
bossing U ارباب برجسته
affigy U تصویر برجسته
humdinger U تفوق برجسته
premiering U هنرپیشه برجسته
premieres U هنرپیشه برجسته
premiered U هنرپیشه برجسته
relief U برجسته کاری
relief U حجاری برجسته
projected U برجسته بودن
projects U برجسته بودن
bas-relief U برجسته کوتاه
salient pole U قطب برجسته
effigies U تصویر برجسته
stereoscopic U برجسته بینی
personage U شخص برجسته
personages U شخص برجسته
embossed alphabet U الفبای برجسته
to create an image for oneself as somebody U برجسته شدن
aegicrane U آذین برجسته سر
aegicranium U آذین برجسته سر
effigy U تصویر برجسته
premiere U هنرپیشه برجسته
poet laureate U شاعر برجسته
signally U بطور برجسته
stereoscopic U برجسته بین
half relief U نیم برجسته
smatt U برجسته زیرکانه
predominantly U بطور برجسته
mezzo relief U نیم برجسته
signalize U برجسته کردن
in relief U بطور برجسته
high relief U نقوش برجسته
humdingers U تفوق برجسته
stand out U برجسته بودن
bas-reliefs U برجسته کوتاه
stand out U برجسته عالی
leading U عمده برجسته
bas-relief U نقش کم برجسته
bas-reliefs U نقش کم برجسته
bas relief U نقش کم برجسته
bas relief U برجسته کوتاه
project U برجسته بودن
distinguished rug U قالی با ارزش و برجسته
bank U قسمت برجسته سر پیچ
bold faced type U حروف سیاه برجسته
stereometric U وابسته بترسیمات برجسته
vectograph U عکس برجسته بینی
perspective spatial model U مدل برجسته بینی
blebby U برجسته یاحباب دار
relief map U نقشه برجسته نما
high light U نکات برجسته یا جالب
bell-cast U [لبه ی برجسته بام]
snarled U بغرنجی برجسته کردن
raised type U حروف برجسته برای
goffer U مجعدکردن برجسته کردن
snarling U بغرنجی برجسته کردن
snarls U بغرنجی برجسته کردن
snarl U بغرنجی برجسته کردن
to stand out in relief U برجسته یا روشن بودن
bosomed U دارای سینه برجسته
bosomy U دارای پستان برجسته
person of f. U شخص برجسته یا با نفوذ
convex fillet weld U جوش نواری برجسته
illustriously U بطور برجسته مشهورانه
embossing die U حدیده برجسته کاری
bigwig U شخص مهم و برجسته
markedly U بطور برجسته یا محسوس
oner U شخص یا چیز برجسته
stereoscopic pair U زوج برجسته بینی
noticeable U قابل ملاحضه برجسته
landmarks U واقعه برجسته راهنما
distinguished unit citation U نشان یکان برجسته
living picture U نمایش یاتصویر برجسته
landmark U واقعه برجسته راهنما
brocade U پارچه ابریشمی گل برجسته
narrative relief U نقش برجسته روایتی
Recent search history Forum search
1party all night sleep all day
2Let me know when you're done.. (kiss) Im gonna get ready for you!
2Let me know when you're done.. (kiss) Im gonna get ready for you!
1For drop-off and assistance with annul rent serviews
0نحوه کار با نرم افزار waze
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com